«کیومرث »ای کبک خوش صدای لرستان،انگاه که نغمه دلنواز تو در یافته و سفید کوه پیچید و تمام دشت چگنی و لرستان را در نوردید و دل پیرو و جوان لر را تسخیر کرد،بشارت داد که «رضا سقایی»هنوز زنده است بشارت داد که لرها خالق و حافظ هنر و موسیقی این سرزمین هستند چنانچه وقتی «شاه میرزا» و «رحم خدا نوری شاد» بدرود حیات گفتند راد مرد جوانی بنام «احسان عبدی پور» پرچم سورنای ایران را در سراسر ایران و فراسوی مرزاها برفراشت.کیومرث جان ای نابغه ی ناشناخته اواز لرستان و ای گل ناشکفته و پرپر شده قوم لر،باورم نمی شد که رضایی ها و سالم ها و دیگر هنرمندان در نبودت چمریونه بنوازند و اشتیانی که باید همنوار با تو اواز میخواند در سوگ تو ناله سردهد و اشک بریزد و «سبزعلی» و «بردیا» اندوه صدایشان را در نبود تو زمزمه کنند و «عابد میرازییان» خوش ذوق بجای شعرهای دلنواز و عاشقانه اش غمنامه در نبود تو بسراید.کیومرث جان در این مدت کوتاه چه کردی که این چنین اندوه بزرگی بر این خاک قهرمان پرور استان لرستان سایه افکند و همه به پاسداشت تو گریستند.کاش میدانستی چقدر دوستدار داری.حیف کیومرث عزیز حیف که تو و هزاران کیومرث دلاور به هزاران دلیل باید اینگونه غریبانه بروید.آری پس از مرگ تو باید درسی از امدن و رفتن و چگونه رفتنت در این سرزمین غنی و توانمند مورد تحلیل قرار گیرد تا فرداها شاهد اینگونه رفتن های غم انگیز نباشیم.کیومرث بخاطر این همه هنر دوست تکرار شو تکرار شو .